یه زمانی بود بابام با مادرم دعوا می كرد ...
بابام منو شاهد می گرفت ،بعدش مادرم منو می زد !!!
هر وختم مادرم منو شاهد می گرفت بابام منو میزد ...
یه بار اومدم خلاقیت به خرج بدم گفتم :
من هیچی ندیدیم !!!
جاتون خالی از دوتاشون كتك خوردم !!!||||||
ຍຍຍຍຍຍຍຍຍຍຍຍຍຍຍຍຍຍຍຍຍຍຍຍຍຍຍຍຍຍຍຍຍ
اقو یه مدتی بود با بابابزرگم که صحبت میکردیم دیوار رو نگاه میکرد ، جواب نمیداد!! واسه همین بردیمش تست شنوایی! خیلی هم اصرار داشت که نه من مشکلی ندارم!!!!!
دکتر ازش خواست وارد یه اتاقکی بشه و هر چی پرستار میگه رو تکرار کنه:
پرستار: خیار
بابابزرگم : چنار
پرستار : بشقاب
بابابزرگم: هشدار
پرستار: تاکسی
بابابزرگم: لاستیک
در همون لحظه بود که گوشی پرستاره زنگ زد و پرستاره برداشت گفت: الو سلام عزیزم خوبی؟؟؟
بابابزرگم: قربونت برم مرسی شما خوبی
ما![](http://www.loxblog.com/fckeditor/editor/images/smiley/msn/65.gif)
![](http://www.loxblog.com/fckeditor/editor/images/smiley/msn/48.gif)
بابا بزرگم ))))![](http://www.loxblog.com/fckeditor/editor/images/smiley/msn/177.gif)
![](http://www.loxblog.com/fckeditor/editor/images/smiley/msn/84.gif)
ోోోోోోోోోోోోోోోోోోోోోోోోోోోోోోోోో
یبار با مخاطب خاصم دعوام شد وسط دعوا بهش گفتم بیا بغلم
.
.
.
.
.
.
.
گفت گوه نخور بابا و رفت
ولی تو داستانا یجور دیگه بود
యయయయయయయయయయయయయయయ
من وقتی چهار سالم بود؛
از جلو دبیرستان دخترانه که رد میشدم دخترا برام غش میکردن!
البته الانم اگه رد میشم غش میکننآ، ولی از خنده !
ჟჟჟჟჟჟჟჟჟჟჟჟჟჟჟჟჟჟჟჟჟჟჟჟჟჟჟჟჟჟჟჟჟჟჟჟ
من همیشه بچگیام دوس داشتم
وقتی گریه میکردم بغلم کنن بگن هیش مامی ایز هیر ، مامی لاوز یو …
اما خب متاسفانه اکثر مواقع میگفتن خفه خون بگیر لامصب !
დდდდდდდდდდდდდდდდდდდდდდდდდდდ
یه داداش دارم دوم راهنمایی.
رفته بودیم شهرستان مسافرت.دنبال خر کرد............
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خره با جفتک زد به پاش.
پاش درد می کرد تو خونه بودیم پاشو دراز کرده بود.پسر عموم اومد تو گفت بزنم به پات بشکنه.
دادشم برگشت گفت از تو گنده ترش زد نشکست.
ლლლლლლლლლლლლლლლლლლლლლლლლ
طرف میره خونه ی دوستش مهمونی؛ شب که همه خوابیدن
زنه دوستش میاد سراغش میگه:
پا شو ... بیا بریم عشق و حال !
مهمون میگه : نــــه بابا! شوهرت بیدار میشه ؛میفهمه!
زنه میره یکی میزنه زیر گوش شوهره و میگه:دیدی بیدار نشد؛بجنب دیگه!
مهمون با ترس میگه: نه ... اگه بیدار بشه؟
زنه میره تو آشپزخونه یه ماهیتابه میاره میزنه تو سر شوهره و میگه:
بیــــــــــا ... بیدار نشد! بدو بریم!
مهمون باز میگه: اصلا نه! یه وقت بیدار میشه!
زنه راه میفته میره تو حیاط!
شوهره بلند میشه به دوستش میگه:
جون مادرت پاشو باهاش برو ! رفت بیل بیاره
ნნნნნნნნნნნნნნნნნნნნნნნნნნნნ
یادت باشه گلم !
وقتی که داری گنده تر از دهنت حرف میزنی،
منتظر جر خوردن دهنتم باش . .
კკკკკკკკკკკკკკკკკკკკკკკკკკკკკკკკკკკკკკკკკკკ
دختر خالم تازه کامپیوتر گرفته بود ، اندازه الاغ هم بارش نبود !
زنگ زد بهم گفت چجوری خاموشش کنم.منم که کاملا خیر خواه و هیچ فکری هم در سرم نبود،بهش گفتم:کیستو باز کن ، بعد دوتا سیم میبینی
که یکیش ابیه یکیشم قرمز!
مواظب باش که اگه اشتباه یکیشو قطع کنی ، کل خونتون میره رو هوا!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
1 ساعت بعد با کلی زوق و شوق زنگ زده میگه : موفق شدم ! سیم ابی رو قطع کردم کامپیوتر خاموش شده
حالا میخوام روشنش کنم باید چی کار کنم؟
به نظرتون الان چی بهش بگم؟ ))))
މމމމމމމމމމމމމމމމމމމމމމމމމމމ
ممنون که به سرزدین بازم بیایین
عکس دختران ایرانی کلیک کن